ما ایرانی ها آدم های جالبی هستیم.عاشق ماشین,عاشق بنزین,عاشق دور دور!بنزین به لیتری 700 تومان رسیده و حتی قرار است سهمیه ی ماشین ها کلا برداشته شود, اما همچنان هوا در وضعیت خطر قرار دارد آن هم سالی چند بار و به مدت چند روز!!
از گرانی بنزین و قیمت بالای ماشین های از رده خارج مانند پراید,می نالیم ولی همچنان صف پمپ های بنزین کیلومتر ها کش می آید و حتی حاضر نیستیم برای سلامت خودمان هم که شده کمی پیاده روی کنیم یا حتی بی دلیل ماشین راه نیاندازیم به هر سویی.
تا به حال کسی برای بالارفتن قیمت کاغذ و به طبع آن کتاب,مجله و… اعتراضی کرده؟آیا کتابفروشی ها یا انتشاراتی هارا کسی به اعتراض به گرانی کاغذ به آتش کشاند؟(خاطرتان هست چند سال پیش به دلیل بالا رفتن بنزین مردم یکسری از پمپ بنزین هارا به آتش کشیدند و…؟)
آیا حواسمان هست که بیمارانی که به داروهای خاص و کمیاب نیاز دارند با گرانی ِ چند صد هزار تومانی داروها مواجه هستند؟آیا حواسمان هست ….؟
سلام رفیق…
یک روزی اساسی چوب منفعت طلبیمونو میخوریم
اسم وبتون منو یاد فیلم جیم جارموش انداخت . و باید بی پرده بگم هم از قهوه هم از سیگار هردو لذت میبرم . مردم ما حساب چی رو کردن به چی حواسشون بوده که به گرانی و مشکلات جامعه و صدتا چیز بی دلیل دیگه باشن ؟ اصولا چون حواسشون نیست ما دچار چنین کمبود هایی در جامعه ای میشیم که چندین و چند سال پیش مشنور حقوق بشر داشتیم و چه چیزها که به باد رفت ! کلا دنده معکوس رو به حرکتیم
خوشحال میشم به منم سری بزنین
دلم برای اینجا چه تنگ شده بود!
اخ اخ .. من چقدر واسه این حرفا زدم تو سر و کله ی خودم که لا اقل اطرافیان خودمو درست کنم …
ای کاش میتوانستم خون رگان خود را من …قطره … قطره… قطره… بگریم تا باورم کنند.
داره یک سال می شه که ننوشتی
Kneeling vaghte!!
وقتی یه مدت طولانی از هیچ کس خبر نداری همه چیز و همه کس غریبه می شن . نمی دونی باید بگی سلام؟ خوبی؟ یا مثلا دلم تنگ شده ؟ نمی دونم . شاید به بهانه ی بزرگ شدن خیلی ساعتهایی که برای خودمون حتی زار نوشته می نوشتیمم یادمون رفته . به هرحال یاد کردن گاهی بد نیست